یک ماده بابون که بچه اش را در آغوش دارد به طور خطرناکی نزدیک به حاشیه دریاچه نشسته است. ناگهان کروکودیلی به او حمله کرده و یکی از بازوهایش را در آرواره های
قدرتمند خود می گیرد. ماده بابون با تلاش فراوان و دستی که از آرنج تقریبا قطع و آویزان شده خود را نجات می دهد. در این فاصله کروکودیل دیگری بچه بابون را در میان آرواره هایش
گرفته و قصد بردن آن را به داخل آب دارد. یک بابون نر درشت هیکل به کروکودیل حمله می کند و با جرات و جسارت بچه بابون را از میان آرواره های او در می آورد.ولی حیف که دیگر دیر شده است ... .