رفتی از دنیای خاموشمصدایت را گرفتنغصه های کهنه برگشتنو جایت را گرفتندر کجای جاده شب راه تو از من جدا شددر کجای قصه از من دست هایت را گرفتنگرچه شاید روز دیدار تو در تقویم من نیستبا نگاهت تا شب جان دادنم همراه من باشمن که برگی در پایان پاییزم غریبم...
برای ارسال دیدگاه لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.