حاج محمود کریمی - روضه (چرا قهری؟ مگر تقصیر دارم؟)

به سوی نور
منتشر شده در 27 مرداد 1400

این قطعه مربوط به مراسم شب هفتم اجتماع عظیم عشیره عاشورا در سال 1400 می‌باشد که در پادگان 06 ارتش جمهوری اسلامی ایران اجرا شده است.برای دسترسی به آثار حاج محمود کریمی می‌توانید به پایگاه اطلاع‌رسانی فطرس مراجعه نمایید.http://fotros.irمتن شعر:چرا قهری؟ مگر تقصیر دارم؟به جایت بر کفم زنجیر دارمکف آبی فقط خوردم عزیزمبیا از نیزه پایین شیر دارمدلم میل دو ابروی تو داردببین که شانه‌ام موی تو دارددر آغوشم فقط پیراهن توستلباس تازه‌ات بوی تو داردنمی‌آید پس از توخواب ای کاشکه می‌مردم من بی‌تاب ای کاشدوباره شیر آوردم ولی حیفنمی‌خوردم پس از تو آب ای کاشمرا آزار با زنجیر می‌دادبه من نان‌خشک با تحقیر می‌دادزن شامی مرا سوزاند وقتیکنارم طفل خود را شیر می‌داددوباره روضه می‌گیرم عزیزمدر این ویرانه می‌میرم عزیزمدوباره حرمله رد شد از اینجادوباره خشک شد شیرم عزیزمنگفتند آه داغ بچه دیده‌ستنگفتند از بلا پشتش خمیده‌ستولی گفتند این تازه‌عروسانعروس فاطمه مویش سفید استگل یاس مرا از ساقه بستندمرا با ریسمان بر ناقه بستندنمی‌ماندی به نیزه چاره کردندسرت را با نخ قنداقه بستندچه حسرت‌ها چشیدم بچه‌ام راچه سختی‌ها کشیدم بچه‌ام راکنار بچه‌های نیزه‌دارشبه روی نیزه دیدم بچه‌ام رافقط لالا کنم لالا بخوابی ندارم غصه دیگر تا بخوابیاز آغوشم جدا گشتی و رفتیکه روی سینه‌ی بابا بخوابینه رحمی بر پدر‌ نه شرم کردندبساط غارتش را گرم کردندبرای آن‌که راحت‌تر بخوابیزدند و سینه‌اش را نرم کردندبه سر شد خاک عالم نیزه رد شدبه پشت خیمه دیدم نیزه رد شدبه دنبال تو می‌گشتند در خاکچنان زد از تنت هم نیزه رد شدبه پشت خیمه‌ام قلبم گرفتهتمام چهره‌ام را غم گرفتهز بس نازی که تیری با سه‌شعبهدر آغوشش تو را محکم گرفتهعبا را روی تو افکند بابادلش را از غمت آکند باباچنان با تیر چسبیدی به قلبشتو را از سینه‌ی خود کند بابا

دیدگاه کاربران