خلاصه داستان: شرک احساس می کند که دیگر هیچ کس مثل سابق از او نمی ترسد و از زندگی روزمره ، بچه داری و کارهای خسته کننده و تکراری خیلی ناراضی است. او با خبیث خرخره قرارداد می بندد تا ...