انقلاب توانمندی ها
انقلاب در کسب و کارها انقلاب توانمندیهاست.
من امروز بهت میگم که چطوری توانمندی رو در خودت و همکارات ببینی و بتونی پرورششون بدی و چطور بهتر استخدام کنی. یکی از مهمترین کارهای یک مدیر اینه که بدونه هر کدوم از همکارانش رو در چه جایگاهی بگذاره و چه وظایفی رو به اونها محول کنه.
فکر مدیران بزرگ سطح اول دنیا اینه که بهترین نتایج رو میشه از بهترین توانمندیهای یک فرد گرفت و هوشمندی هر آدمی قابل قبول و خاص خودشه ولی فاجعه بزرگ تو زندگی انسانها کمبود توانمندیهاشون نیست بکار نگرفتنشونه! توانمندیها الگوی ویژه خودشون رو دارن. برای اینکه تو کسب و کارمون رو براساس توانمندیهامون انقلاب ایجاد کنیم به 2 عامل نیاز داریم: 1-تغییر در روند استخدام 2- ارزیابی و پرورش همکاران یعنی این روند به صورت فرد به فرد انجام بشه. چرا؟ چون تو تحقیقات 80٪ کارکنان سازمان ها احساس میکنن که وظایفی که به اونها واگذار شده مناسبشون نیست. خیلی از شرکت ها هنوز دارن سنتی استخدام میکنن و متقاضیان بر اساس تعداد زیاد قابلیت هایی که دارند استخدام میشن نه تخصصشون. اگه یه همکار در یه زمینه ای مهارتی نداره خوبه که آموزشش بدیم ولی باید به پرورش اون فرد هم توجه کنیم اگر فقط برای انجام کاری که بهش سپردیم آموزش ببینه و درست پرورش داده نشه خب قابلیت های حقیقیش شناخته نمیشه اون وقت ما حداکثر پیش گیری انجام دادیم. جلوگیری خوبه ها! ولی نمیتونه سازمان ما رو به سطح سازمان ها و شرکت های جهانی برسونه و تا وقتی که یه سازمان تفکرش اینطور هست هیچ وقت نمیاد روی پیدا کردن و گسترش توانمندیهای افراد سرمایه گذاری کنه.
نقاط ضعف و کمبود ها در عمق برنامه های آموزشی و تربیتی ما ریشه داره و این مسئله مثل یه چاه عمیق مانع موفقیت میشه در پژوهش های علمی و دانشگاهی این رو میتونیم به شدت حس کنیم مثلا در زمینه افسردگی ما چهل هزار پژوهش داریم ولی در زمینه شادی و خوشبختی چهل
تا. ما یه جوری غرق در کاستی ها و بیماری ها شدیم که توانمندیها در واقع نیمه دیگه زندگیمون رو فراموش کردیم و مطمئن باش برای رسیدن به موفقیت باید روی خودمون سرمایه گذاری کنیم.
حالا توانمندی چیه؟ توانمندی کاریه که با رغبت و مداوم انجام میدیم و اصلا نیازی نیست که تو همه زمینه ها توانمند باشیم شاید خیلی ها چاقوی سوییسی داشته باشن که هم قاشق داره هم چنگال اما چرا از قاشق و چنگال جداگونه استفاده میکنیم؟ چون تخصصی هر کدوم برای یک کار ساخته شدن. دقیقا همون چیزیه که ذاتا داریمش و به نمیشه یک فرد اضافهاش کرد و باید همون توانمندیای که تو ذات ما هست رو پرورش بدیم و بهترین خروجی رو ازش داشته باشیم. با پرورش توانمندیه که میشه موفقیت بود نه با بر طرف کردن نقاط ضعفمون. روی توانمندیها باید سرمایه گذاری و کاستی ها رو مدیریت کنیم.