دیکته میگفتن بهمون یکی درست یکی غلط/ وقتی که بابا نون نداشت همه رسیدم ته خط/
ما بچه های ته خط قصه رو غصه شندیدم/ تو دفترای مشقمون یه نمره بیست ندیدم/ ما بچه های ته خط جغرافیامون درد بود/ تاریخ مونو باد برد فصل دلامون سرد بود/
بابا که نون داد جون داد/ به بوی نونش سیر شدیم/ کلاغ پیر قصه مون دیگه به خونش نرسید/
تقویم کهنه مون فقط خواب خوش فردا رو دید/