خورشید در غروب خودش مات مانده بود ... در گوش دشت نغمه هیهات مانده بود ... ذلت برای لشگر الوات مانده بود ... وقتی سپاه نیزه سواران بپا شدند ... در نینوا زمان گل نی رسیده بود !گل سر به ...
هزار و سیصد و هشتاد ساله که ما این قصه رو تکرار کردیم! هزارون پرده از اون خط نوشتیم علم کردیم و بر دیوار کردیم هزار و سیصد و هشتاد کم نیست! چرا این قصه تکراری نمیشه! چرا این گریه ...
آیا می دانید فاصله بین الحرمین امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل برابر با فاصله بین صفا و مروه است؟! خدا کارگردان بزرگی است! سمفونی آب در این فاصله همچنان در حال نواختن است ... سعی هاجر برای یافتن آب ...
«میزان» در هر زمان امام زمان است! مبادا میزان را برهم بزنید و جهان را در غیبت اندازید! مبادا دهان نگشایید به گفتن حق تا دهان بگشایند به سب علی (ع) ! مبادا دست روی دست بگذارید سر حق بریده ...