جان کریسی (دنزل واشنگتن)، مأمور سابق سیا، که به الکل معتاد شده، برای دیدن دوستش پل (کریستوفر واکن) به مکزیک میرود و پل به او پیشنهاد محافظت از یک دختربچهٔ 9ساله را میدهد. «ساموئل راموس» کارخانهدار (مارک آنتونی) و همسر آمریکاییاش، لیزا رادا میچل)، او را استخدام میکنند تا از دخترشان، «پتیا» (داکوتا فانینگ) مراقبت کند.
کریسی، که امید به زندگی را از دست داده، دست به خودکشی میزند، ولی تفنگ شلیک نمیکند! کریسی پس از گذشتِ مدتی و آشنایی با پتیا امید به زندگی را بهدست میآورَد، اما پتیا ربوده میشود...
منابع