پزشک شدن رؤیای کودکی من بود. من وقتی چهار سالم بود پاهامو از دست دادم. من تصادف بدی داشتم و اونجا فلج شدم. به همین خاطر تصمیم گرفتم تا به همه اونایی که درد میکشن کمک کنم.
دایانا دندان درد دارد. مامان او را نزد دندانپزشک می برد. دکتر به دیانا یادآوری می کند که چگونه دندان هایش را به درستی مسواک بزند. به موقع به دندانپزشک مراجعه کنید عشق دایانا