بهنام بانی بارون Behnam Bani Baroon راه افتادیم زیر بارون از این خیابون به اون خیابون انقدر با هم خوشبختیم که خیلیا میخوان باشن به جامون دستات واسم مثل چتره عطر موهات خوشبوترین عطره تو میخندی عاشق میشم بارونم میزنه ...
می باره بارون روی سر مجنون توی خیابون رویایی می لرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی من مأنوسم، با حرمت آقا حرم تو والله، برام بهشته انگار دستی، اومده و از غیب روی دلم این جور، برام نوشته ...