تیر از کمان رها شد/ با حلقت آشنا شد/ با تیر حرمله، آه/ سر از تنت جدا شد قربان روی ماهت/ آخر چه بُد گناهت/ منگر چنین به بابا/ می میرم از نگاهت پرپر زدی به دستم/ دیدم، تنت، شکستم/ ...
ای دل داغ دار من خیمه ی کربلای تو هر نفسم شراره ی آتش خیمه های تو یوسف کربلای من شهید نینوای من از چه برهنه ای چه شد پیرهن و ردای تو گه فراز نیزه ها گه به کنار ...