تسبیح دونه مشکیش رو جفت جفت میچرخونه. دستش رو آروم از توی دستم آزاد میکنه و میذاره روی سینهاش. با چشم تر یه چیزایی زیر لب میگه. منم زود دستم رو میذارم روی قلبم و رو به گنبد سلام میدم ...
نیست گاهی هیچ راهی جز به شاهی رو زدن با غمی سنگین رسیدن پیش او زانو زدن در شلوغیها دو تا آرنج خوردن بیهوا مست چون جامی به دیگر جامها پهلو زدن امتحانی کن ببین اینجا چه حظی می دهد ...
روضه بسیار سوزناک حضرت رقیه (سلام الله علیها) با نوای حجت الاسلام میرزامحمدی...بابامگه نگفتی بر میگردم...عمه رو خیلی خسته کردم...بابای خوبم... وبلاگ حداث الحسین(علیه السلام) www.Hoddath.Blogfa.com